بخش عمده از تغییرات درمان مربوط به همکاری و ارتباط برقرار کردن مراجع با روان درمانگر است.
در بعضی از افراد علی رغم وجود میل به درمان، نیرو های ناهشیاری نیز در آن ها وجود دارد مبنی بر اینکه تمایلی به درمان ندارند یعنی به عبارت دیگر تمایلی به تغییر ندارند.
در این شرایط روان درمانگر خوب تلاش می کند تا با به کار گیری تکنیک های درمانی مناسب، در شکستن مقاومت مراجع کمک کند.
و این کمک می کند که مراجع تغییر کند و با حقیقت خود رو به رو شود و فرآیند روان درمانی به خوبی طی شود.
در این مقاله ما در مورد مقاومت مراجع در درمان و شکستن مقاومت مراجع صحبت خواهیم کرد.
مقاومت مراجع در روان درمانی
زیگموند فروید در ابتدا مقاومت روانی را به عنوان پدیده ای توصیف می کند که در آن بیماران به طور نا خودآگاه به بیماری خود میچسبند تا افکار، احساسات و تجربیات ناراحت کننده ای را که توسط درمانگر مطرح می شوند سرکوب کنند(فروید،1904،1920،1940).
مقاومت در درمان به نگرش، رفتار یا شناخت بیمار گفته می شود که ممکن است تغییر درمانی را به تاخیر بیاندازد یا از آن اجتناب کند.
معمولا در اولین مراحل ارزیابی مقاومت وجود دارد زیرا در آنجاست که مراجع می تواند درمان را زیر سوال ببرد.
علاوه بر این، آن ها ممکن است از مودبانه پاسخ دادن یا صمیمانه صحبت کردن به درمانگر اجتناب کنند.
بعضی اوقات، ممکن است مراجعان موافقت کنند که پاسخ دهند اما تصمیم دارند که اطلاعات بسیار اندکی را به اشتراک بگذارند.
اتفاق دیگری که می تواند بیفتد این است که آنها ممکن است با درمانگر مغایرت داشته باشند یا به آنها اعتقاد نداشته باشند، به خصوص اگر درمانگر از آنها کوچکتر باشد.
در بسیاری از مواقع، مقاومت در درمان از مداخلات ناکافی در سطح انگیزشی ناشی می شود، که یک نقش حیاتی در فرآیند درمان دارد.
مقاومت مراجع چیست؟
مقاومت مفهومی گسترده است که تمام موانعی را که بر سر اهداف و فرآیند تحلیل از درون بیمار منشا می گیرند در بر می گیرد.
مقاومت بازتاب تلاش های بیمار است تا از تعادل روان شناختی اش در برابر تهدیداتی که در فرآیند درمان با آن ها مواجه می شود، محافظت کند.
به عبارت دیگر، مقاومت نیرویی بسیار قوی در فرآیند درمان است.
بعد هشیار مقاومت امتناع از ارائه اطلاعاتی است که بیمار بر اهمیت آن ها واقف است و بعد ناهشیار آن نیز به کارگیری گسترده ای از مکانیسم های دفاعی مختلف است.
مقاومت از دیدگاه روانکاوی
فروید در هنگام تشویق بیمار به بیان هر آنچه به ذهنش می رسد با نیرویی رو به رو شد که مانع به یاد آوردن و تجربه دوباره رویداد های دردناک یا اضطراب آور می شد. وی این نیرو را مقاومت نامید.
پس از فروید نیز، تقریبا تمامی متخصصان حوزه روانکاوی و روانپویشی به نوعی در ابداع روش هایی برای کاهش، حذف یا شکستن مقاومت مراجع کوشیدند.
به طور کلی، بین روانکاوان توافق کلی وجود دارد که بخش مهمی از فرآیند تحلیلی برای روانکاو این است که بیمار را از مقاومتش آگاه سازد، به او نشان دهد که این ها موانع کار هستند.
و باید بر آن ها چیره شد تا بتواند روان درمانی خوب و سودمندی داشته باشد.
لازم به ذکر است که این کار به هیچ عنوان آسان نیست، زیرا بیمار برای دلیل تراشی و توجیه مقاومت خود و مناسب بودن آن در چنین شرایطی هر اقدامی می کند.
به هر حال در فرآیند درمان و جلسات روان درمانی مقاومت بیمار می تواند منبعی از اطلاعات مفید به درمانگر ارائه کند.
و در جلسات روان درمانی درمانگر تلاش می کند تا با شکستن مقاومت مراجع، ارتباط درمانی کارآمد و موثری را با مراجع بر قرار کند تا تغییرات پایدار تری در او به وجود آید و مشکلات روانشناختی اش بر طرف شود.
مراجعان برای رفع یک پریشانی طولانی مدت در جلسات روان درمانی حضور پیدا می کنند.
اما جلسات آنها اغلب با رفتارهایی از خط خارج می شود: «به من کمک کنید اما از من نخواهید که در مورد مسائل واقعی صحبت کنم یا کار دیگری انجام دهم. خیلی ترسناک است! »
در واقع مراجع در انجام همان رفتار ها، احساسات و ابراز عقاید گذشته اش پافشاری می کند.
نه به دلیل اینکه الزاما با درمانگر در جنگ قدرت است یا اینکه او نمی خواهد تغییر کند بلکه به دلیل اینکه این رفتار ها آن ها را ایمن نگه می دارد.
بیمار و روان درمانگر مکانیزم مقابله ای را که بیمار مدت هاست برای مقابله با پریشانی و درد تمرین کرده است، تشخیص نداده اند.
مراجع در درمان فقط آن الگو های رفتاری را که در زندگی تاکنون به کار برده است، انجام می دهد. حتی اگر این الگو ها دردناک باشند.
یعنی به عبارت دیگر، مراجع نسبت به تغییر الگوهای رفتاری خود مقاومت دارد.
این فرآیند غالبا به صورت ناهشیار اتفاق می افتد و یکی از ارکان درمان های مبتنی بر روانکاوی، روان تحلیلی و روانپویشی کوتاه مدت است.
که در این روان درمانی ها یکی از مقدماتی ترین راه ها برای بهبود، شکستن مقاومت مراجع است.
هربرت جی شلسینگر: مقاومت برای درمانگر مانند درد برای پزشک است! به ما کمک می کند که بدانیم «کجا درد می کند؟»
رفتار های رایج برای محافظت از خود : انواع مقاومت در جلسات درمان
مراجعان روش های مختلف گوناگونی را برای مقاومت در درمان انتخاب می کنند، که برخی از رایج ترین روش های انتخابی این موارد است:
-
تاخیر مزمن _ از دست دادن قرار ملاقات :
مراجع اغلب دیر می آید یا مرتبا تماس میگیرد تا به دلایل مختلف اعم از بیماری، مسائل خانوادگی یا خرابی ماشین نمی تواند مراجعه کند.
-
امتناع از تعامل برقرار کردن با درمانگر:
مراجع به جلسات درمان می آید اما حرف زیادی برای گفتن ندارد. و حتی به تلاش های درمانگر برای برقراری ارتباط با او پاسخ معناداری نمی دهد.
بنظر می رسد پیام این مراجعان این است که: من باید اینجا باشم ( شاید حتی می خواهم اینجا باشم) اما مجبور نیستم چیزی بگویم.
-
بیش از حد عقلانی سازی کردن- منطقی سازی کردن:
بیمار برای همه چیز پاسخی شناختی دارد. تفکر کردن به جای تجربه ی واقعی احساسات.
-
دروغ گفتن:
برخی از مراجعان با گفتن دروغ سعی می کنند که خودشان را در امنیت نگه دارند. حتی امکان دارد که آن ها از این عملکرد خودشان آگاه نباشند.
مثلا آن ها داستان های جذاب را تعریف می کنند یا اطلاعات مهم را کنار می گذارند و یا خیلی خفیف می دانند اتفاقاتی که برایشان رخ داده است.
-
گریه بیش از حد:
به محض شروع در پیرامون هر موضوعی مهمی فرد نا خودآگاه شروع به گریه کردن می کند و…
-
خشم:
بالا بردن صدا، عصبانی به نظر رسیدن، تهدید کردن، همه از روش هایی است که می تواند باعث عقب نشینی درمانگر می شود.
کلام آخر
روان درمانی موثر اغلب ناراحت کننده است.
التیام آسیب، آسیب دیدگی روابط یا تعارض های درونی اغلب به معنای مرور مجدد حوادث و احساسات دشوار و دردناک است.
بنابراین، باید انتظار داشت که مراجعین ممکن است از درد ناشی از مواجهه با حقیقت از طریق مداخلات روان درمانی اجتناب کنند، حتی اگر این مداخلات روان درمانی باعث بهبودی آن ها در بلند مدت شود.
به عنوان مثال ممکن است برای یک فردی مواجهه با هیجانات منفی خودش نسبت به والدینش یا افرادی که دوستشان دارد، دردناک باشد. به همین منظور سعی می کند هیجانات منفی خودش را سرکوب کند.
در این متن تلاش کردیم تا شما را با مفهوم مقاومت مراجع در درمان آشنا کنیم،
امیدواریم که با سایت روان درمانی آنلاین دریچه همراه باشید.